پارت ۵ فصل۲

فیک معلم سخت گیر






که نامی رو دیدم چقدر جذاب شده بود ولی اگه بهم خیانت نمیکر من و خودش شاد تر بودیم .
مجری.خوب می‌خوام بهترین و قوی ترین باند امسال رو بهتون معرفی کنم
@خوب اگه ما بردیم مثل خانوم بی احساس میریم روی صحنه
+اوکی
مجری.برنده کسی نیست جز باند گل سیاه .
با جیا بلند شدیم و رفتیم روی صحنه همه داشتن با تعجب بهمون نگاه میکردن.
مجری.خوب اسماتون چیه(فاخ چه سم می‌نویسم)
+جسی هستم (جدی سرد)
@جیا هستم(جدی سرد)
مجری. چرا نقاب زدید
اومد ماسک رو بکنه که یکی زدم توی کتفش که بی هوش شد
یه بشکن زدم به علامت اینکه کل افرادم برن بیرون و خودم و جیا رفتیم بیرون
ویو نامی
پارسال که من برنده شدم ولی چرا حس میکردم این یونای خودمه‌ نه یونا مرده امکان نداره
ویو یونا
بعد مراسم رفتیم خونه
:مامان
+جان مامان
پرش زمان به ۳ سال بعد
ویو یونا
از خواب بیدار شدم دیدم یجی بغلمه
+یجی نمی‌خوای بری مهد
:نه میخام امروز نرم مگه دیروز نگفتی میریم کره راستی می‌خوام بابام رو هم ببینم
+عزیزم مگه نگفتم بابا الان نمیاد رفته یه سفر کاری
:باشه(ناراحت)
& صبر بخیر آماده اید بریم کره
+:آره
خودم و یجی رو آماده کردم و به سمت فرودگاه رفتیم
+میگم می‌خوام برم پیش مامانم ولی یجی رو نمی برم(آروم )
&اوکی منو یجی میریم عمارت تو برو پیش مامان و بابات
پرش زمان به بعد از پرواز
رسیدیم من رفتم سمت خونه در زدم که.....






#فیک
دیدگاه ها (۱)

پارت ۶ فصل ۱

پارت۷ فصل۲

پارت ۴. فصل ۲

پارت۳ فصل۲

پارت ۲۰(هوپی نقششو میگع)نامی. وای عالیه هوپی ممنونهوپی. خواه...

پارت ۳ویو نامجون جذاب خودمون:بعد از ایکه کلی کتکش زدم با صدا...

رمان عشق و نفرت پارت ۹صبح شد آت خیلی درد داشت داشت بزور راه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط